از شير مرغ تا جوراب دايناسور

هر چيزي كه تو بخواي...

 

 

 

سلام غریبه اشنا صدام رسید هی بی وفا دارم سلام میدم اااا

موندم بخدا  هی غصه دوریتو بخورم

هی غصه نبودنتو بخورم

اخر از درده عشق به حکمه دوریت میمیرم

...............

چه غریبونه عاشقم

کسی نمی  دونه عاشقم جز خودشو خداش

از بس شمردم لحظه ها رو تا ببینمت زبونم بند امد

بعدشم باطری ساعت ...

اخرم قسمت دیدن رسید  زمونه  نذاشت ببینمت . زمونه یا روزگار

من صبر میکنم صبر میکنمو صبر میکنم  تا اون لحظه خوشه دیدار برسه

حس می کنم موقع دیدنت اشک میریزم

بغض میکنم .....هیییییییییییی(نفس) خدا

سکوتم را به کله باری از غصه به دست با می سپارم

 

تا با سرعتی از مهر به سوی خد بروند

 

و بگوییند ان نیم نگاهت هم را دیگر نمی خواهم

 

ولی گاه به این می نگرم که بدون حضورش هیچم و پوچم

 

ولی ای ای فرشته ی انصاف

 

.

 

.

 

.

 

حق این نبود

 

تمام احساسم را ازت می خواهم

 

از تو که برای امتحان شرط عاشقی می کذاری و خود ما را به مرحله ی امتحان می گذاری

 

من که دگر توان ندارم

 

پایان راه منو تو

 

تو با دیگری

 

منم با

 

.

 

.

 

.

 

.

 

یادت سر می کنم بس

 

خدانگهدار فرشته ام

 


ادامه مطلب

 

 

 

 

 

 




براي ديدن بقيه ترول ها به ادامه مطلب برويد

 

 

 

 

 


ادامه مطلب


عرب (در حالی که جزوه ای در دست دارد با استرس در صحنه راه می رود)یا خدا آبرویمان نرود

هندی : چرا اینقدر درس خواندن کرداهه مگر کنکور کرداهه

عرب :راجو، مگر تو لا اعلم برای چه به هذا دادگاه دعوهٌ. لا اعلم ؟

هندی :لابد تو دوباره دسته گل به آب دادن کرداهه ما را آورده اند کرداهه برای ضمانت تو

عرب : لا ساده ،استامبول هم دعوهٌ کرده اند.الان یذهب

هندی : پس چرا نیامد

عرب : الان یذهب استامبول . انا نگرانٌ. نیاید تمامٌ  الشکست. قال مشاور الحاکم : یک رافضیٌ دستگیرٌ.هو برای مباحثه دعوهٌ فی هذا المجلس. الحاکم با اینکار ضربه یک تیر به دو نشانٌ

اگر ما او را بردیم، گردن او را می زند و آبروی شیعیان می رود

هندی :اگر او ما را بردن کرداهه گردن ما را زداهه وای وای

عرب : الهی نگو. ال لای شوی ،لا یذهب استامبول پس چرا نیامد...استامبول خدا خفه ات نکند..... آه آه  استامبول آمد (رقص عربی دست زدن و شلوغ کردن همه)

ترک با شادی و قر می آید و با افتخار بر صندلی می نشیند

عرب : السلام علیک یا اخی. نزدیک بود از ترس فرارٌ

هندی:پس تا حالا کجا بودن کرداهه؟

ترک : رفته بودم در صف برترین نان عالم. بهترین گوهر هستی . بربری(با لهجه، در این موقع از زیر عبایش بربری بیرون می کشد)

هندی : حالا بربری نبود مردن کرداهه ؟

ترک : شما نمی فهمید که امروز مباحثه  داریم. میخواهم نان بربری بخورم دوپینگ کنم و در مباحثه رافضی را بکوبانم به هم، شماها هم بخورید دوپینگ کنید

عرب : هذا دوپینگگن

ترک : آزمایشها را عوض موض کنیم نمی فهمن

عرب : آماده ای ؟

ترک : من چخ آماده ام

منشی : قاضی القضات وارد میشود . احترام بگذارید.  (قاضی وارد میشود)

هر سه با هم : سلام بر قاضی بزرگ شهر. فرزانه پارسا. عالم بی همتا. آه(حالت تعظیم)

 

 

براي ديدن متن نمايشنامه به ادامه مطلب برويد


ادامه مطلب


دختربچّه (رو به سوی پدر می گرداند): بابا! ما تموم روز رو تو مدرسه، قبل از این که معلم درسو شروع کنه در مورد جنگ صحبت می کردیم. به نظر تو این یه جنگ انسانیه بابا؟

 

پدر: بله. جنگ بین آمریکایی هاس با اعراب.

 

دختربچّه: ما با آمریکایی هاییم درسته؟

 

پدر: بله طبیعیه که ما با قدرتمندتره ایم.

 

دختربچّه: با قدرتمندین مگه نه بابا؟

 

پدر: بله، با قدرتمندترین.

 

دختربچّه: پس حتماً پیروز می شیم نه؟

 

پدر: آه... شک نکن.

 

دختربچّه: من از این که خوبا پیروز می شن خیلی خوشحالم چون ما و آمریکایی ها خوبیم. درسته بابا؟

 

پدر: قطعاً. خوبا علیه بدا.

 

دختربچّه: که عربا باشن؟

 

 

براي ديدن متن  نمايشنامه به ادامه مطلب برويد


ادامه مطلب

 

فضا: جلسه شب شعر

 

آدمهاى نمایش:

 

مدیر جلسه ،

 

 شركت كننده 1 ،

 

شركت كننده 2 ،

 

شركت كننده 3،

 

دوست 1 ،

دوست 2

 

براي ديدن متن نمايشنامه به ادامه مطلب برويد

 

 

 


ادامه مطلب

 

 

 

 


با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دوستم پاش تو گچ یارو میگه شکسته میگم پـَـَـــ نــه پـَـَـــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

از دستشویی شرکت اومدم بیرون منشیه یه نگاهی میکنه و با پوزخند میگه دستشویی بودین ؟ پ نه پ بک تو بک آفتابه ام طفلی مرخصیه رفتم جاش واستادم

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم

 

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟

میگه برا کباب؟

پ ن پ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام

 


ادامه مطلب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پژمان بازغی ، متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد.
در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است.

 

 

پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته.

 

با پایان جنگ به تهران باز می گردد. پس از قبولی در دانشگاه آزاد در لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر می گردد و از همانجا با سینما آشنا می شود.

در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه باز می کند. پس از آن به استخدام آژانس دوستی در می آید و به مدت 2 سال همراه بازیگران خوب این مجموعه علی تاخصوص مرحوم حسین پناهی به ایفای نقش می پردازد.

بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفر جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند.

وی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد و با تارا و تب توت فرنگی سعید سهیلی و سربازهای جمعه کیمیایی کارش را به پایان می رساند. پس از سایه آفتاب ، نفس تازه می کند و در حال حاضر نیز با سامان مقدم برای سال آینده نفستو حبس کن را آماده می کند.

برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است.


 

 

 

 

 

نام : بهرام رادان
تاریخ تولد: 8 اردیبهشت 1358

هنرپیشه -او را به جرات می توان یک استعداد تمام عیارو یک حادثه کم سابقه سینمای ایران دانست. اگر چه حضور اولش تنها به یک چهره و چشم آبی و زیبا محدود می شد ، اما رادان ثابت کرد که می تواند در حد و اندازه های یک ستاره بدرخشد . انتخابهای بعدی رادان در عمده موارد ، آگاهانه او را به مسیری درست هدایت کرد که امروز می تواند با افتخار آن تندیس زرشک زرین را برای شور عشق نادیده بگیرید. بهرام متولد 1358 و کارشناس مدیریت بازرگانی است ، او در سال 78 در آموزشگاه هیوا فیلم بازیگری را آموخت و همان سال برای بازی در شور عشق ساخته نادر مقدس انتخاب شد . داستان عاشقانه فیلم و چهره جذاب دو جوان اول کار یعنی رادان و ومهناز افشار فروش فیلم به زیبایی شکوفا شد و او امروز خود را به نمایش بگذارد. استعدادهای درونی رادان در هر فیلم در هر فیلم به زیبایی شکوفا شد و امروز ستاره ای است که مورد توجه هر کارگردانی قرار گرفته و تقریبا هر نقشی را در کارنامه اش بازی کرده. حضور بعدی او درآبی به کارگردانی حمید لبخنده باز می گردد که سال 79 ساخته شد و او در کنار سوپر استاری چون هدیه تهرانی به زور آزمایی می پرداخت. ساقی را در کنار یکتا ناصر بازی کرد که همان سال ساخته شد . اما چندان کار قابل توجهی نبود . سال 80 آواز قو از او به اکران در آمد که نقش مقابلش بر عهده ساره آرین بود. این فیلم ساخته سعید اسدی با فروش بسیار بالایی روبرو می شود و بازی رادان مورد توجه هئات داوران قرار می گیرد و او را کاندیدا دریافت جایزه نقش اول می کنند . از اینجا به بعد رادان می شود ستاره اول سینمای ایران که بالا طرفداران بیشماری مواجه بود. همان سال در تجربه فیلم کوتاه ابراهیم شیبانی با نام طلوع تاریک بازی می کند و اینگونه سال 80 را با موفقیت به پایان می رساند. محبوبیت رادان کارگردانان را متوجه او می سازد و همه به سویش هجوم می آورند.

سال 81 ،داریوش فرهنگ از او در رز زرد استفاده می کند که یک درام ترسناک نوجوان پسند بود. فیلم برداشتی ضعیف از اثر هالیوودی می دانم تابستان گذشته چه کردی ؟ که با استقبال مناسبی روبرو می شود. سپس در عطش ساخته محمد حسین فرح بخش بازی کرد که اثر چندان حرفه ای به شمار نمی رفت.بهروز افخمی در برگردان سینمایی یک اثر دشوار ادبی او را مورد ارزیابی قرار داده و این گونه فیلم عجیب گاو خونی ساخته می شود که رویکرد رادان به سینمای متفاوت و به دور از جنجال و جنبه های تجاری محسوب می شد.بازی در این نقش متفاوت به شدت مورد تحسین واقع می شود و رادان ثابت می کند که می تواند به عنوان بازیگر آثار هنری هم محسوب شود. سال 82 در سه کار درخشان به تم های بسیار متفاوت به عنوان بازی می کند که نشان از دقت انتخاب کارکترهای متفاوت داشت. ابتدا در ساخته درخشان بنی اعتماد با نام ننه گیلانه بازی می کند که از جمله بازی های اثر گذار و زیبای او به شمار می رود . او در این فیلم به نقش پسر فاطمه معتمد آریا که در بازگشت از جنگ دچار معلولیت جسمی شده و نامزدش تن به ازدواج ناخواسته داده است.رادان با نقش آفرینی خود در این قالب دشوار همه را انگشت به دهان می کند اما هیات داوران جشنواره بیست و سوم حضور او را نادیده می گیرند. سپس در اثر پر فروش شمعی در باد در کنار شهاب حسینی و حسام نواب صفوی به بازگویی مشکلات روز جوانان و مساله اعتیاد به قرص های توهم زا می پردازند . این دومین کار رادان با یک کارگردان خانم (پوران درخشنده )بود. سپس به تیم سربازهای جمعه مسعود کمیایی می پیوندد و در واقع به جای گلزار که از بازی در فیلم کنار کشید می آید، او در رستگاری در هشت و بیست دقیقه به کارگردانی الوند در سال 83 نقشی به شدت متفاوت را تجربه می کند و باز در کنار شهاب حسینی قرار می گیرد . ازدواج صورتی در نوروز 84 اکران می شود ،اما رویکردی منجر به شکست برای رادان در عرصه کمدی محسوب می شود. او بازی در ساخته آخر کمیایی با عنوان حکم را به پایان رسانده. مشغول بازی در تقاطع می باشد. بهرام رادان به خاطر بازی در شمعی در باد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را تصاحب کرد.

در مورد او:

ا برادر به نام شهرام و یک خواهر به نام الهام و یک خواهر ناتنی به نام ژیلا دارد .

و حیوان خانگی او یک سگ است

 

 


امین زندگانی در سال 1351 در تهران متولد شد. از سال 1370 با ورود به دانشگاه هنر و تحصیل در رشته تئاتر وارد عرصه ی هنر شد و به ترتیب در نمایش های «همسرایی مختار» (محمود عزیزی)، «خروسك پریشان» (داوود كیانیان)، «بازی تابلوی آخر» (نصرالله قادری)، «به من دروغ بگو» (امین زندگانی)، «دو مرد بر یك نیمكت» (بهاء صدر)، «سرخ سوزان» (چستا ثیری)، «مرغ دریایی» (اكبر زنجانپور) به فعالیت پرداخت. از سال 1374 با بازی در سریال «وكلای جوان» (بهرام كاظمی)، كار در مقابل دوربین را آغاز كرد و در سریال های «به سوی پیروزی» (سیروس مقدم)،‌ «راه سوم» (قاسم جعفری)، «روزگار جوانی» (اصغر توسلی)، «همسفر» (قاسم جعفری)، «چند دقیقه زندگی» (حسینی خواه)، «معصومیت از دست رفته» (داوود میرباقری)،‌ «نوعروس» (بیژن میرباقری)، «طلسم شده» (داریوش فرهنگ) به ایفای نقش پرداخت. او همچنین در فیلم های سینمایی «زن شرقی»، «آدمكها» و «بازیگر» حضور یافت. زندگانی در سال 1374 جایزه ی بهترین بازیگر مرد از جشنواره ی تئاتر فجر را دریافت كرد و در سال 1380 دومین بازیگر منتخب مردم از بین سریال های پخش شده (در طول 4 سال) از شبكه سوم سیما شد

 

امین در خانواده ای هنرمند و آشنا با موسیقی متولد شدپدرش از اساتید برتر موسیقی بود كه در سال ۱۳۸۸جمع صمیمی خانواده را ترك گفته و به دیار باقی شتافت برادرش (امید) نیز مدت هاست كه درعرصه موسیقی فعالیت میكند و آلبومی را نیز باصدای خود روانه بازار كرده است، اما امین به دلیل مشغله های كار و تحصیل به این هنر علاقه چندانی (البته برای* فراگیری) نشان نداد، تا این كه بالاخره به فراگیری نواختن (فلوت) و نیز (گیتار) پرداخت وهم اكنون نیز به عنوان یكی از خوانندگان گروه*هفت* فعالیت میكند. امین زندگانی چند سال قبل با مینا لاکانی (بازیگر) ازدواج میکنند . این دو که در فیلم زن شرقی همبازی بودند پس از مدتی از هم طلاق میگیرند.

 

سينمايي

  • ملک سلیمان(۱۳۸۷)
  • خانواده دکترارنست (۱۳۸۸)
  • ژرفا (۱۳۸۷)
  • کابوس (۱۳۸۷)
  • من و دبورا(۱۳۸۴)
  • شهرآشوب (۱۳۸۴)
  • آدمکها (۱۳۸۲)
  • بازیگر(۱۳۷۷)
  • زن شرقی(۱۳۷۶)

مجموعه تلویزیونی

  • مختار نامه
  • معصومیت از دست رفته
  • قفسی برای پرواز
  • به سوی پیروزی
  • راه سوم
  • روزگار جوانی
  • همسفر
  • چند دقیقه زندگی
  • نوعروس
  • طلسم شده 


 


امین حیایی ۱۹ خرداد سال ۱۳۴۹ در قیطریه تهران متولد شد.

امین مادرش معلم است و پدرش شغل آزاد دارد و فرزند بزرگ خانواده است. همسر او نیلوفر خوش خلق که او نیز بازیگر است و دارای یک پسر به نام دارا حیایی می‌باشد.

وی در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مرکز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز کرد.

وی در سال 1370 بازیگر یک تئاتر کودکان به کارگردانی ثریا قاسمی بود و در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم براده‌های خورشید شد.

حیایی خیلی تلاش کرد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم‌های سینمایی بازی کند. در اولین نقش آفرینی‌اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم سیب سرخ حوا چندان موفق نبود.


در سال 1381، 6 فیلم با بازی او در سینماهای تهران به روی پرده رفت که برای خود رکوردی محسوب می‌شود.

بازی‌های متفاوت او در سال 1382 و 1383 نام او را به عنوان یک بازیگر توانا سر زبان‌ها انداخت تا جایی که او به عنوان یکی از دو بازیگر برگزیده سال برای بازی در فیلم دختر ایرونی از جشن سالیانه ماهنامه دنیای تصویر تندیس حافظ دریافت کرد.

برخی از آثار هنری امین حیایی:

  • زن‌ها فرشته‌اند، 1387
  • چه کسی امیر را کشت؟، 1385
  • اخراجی‌ها، 1385
  • مهمان، ۱۳۸۵
  • شام عروسی، ۱۳۸۴
  • کما، ۱۳۸۲
  • تب، ۱۳۸۲
  • زیر آواز باران، ۱۳۸۱
  • عروس خوش قدم، ۱۳۸۱
  • رز زرد، ۱۳۸۱
  • اثیری، ۱۳۸۰
  • مزاحم، ۱۳۸۰
  • مانی و ندا، ۱۳۸۰
  • همسایه‌ها، ۱۳۷۹
  • مونس، ۱۳۷۸
  • علف‌های هرز، ۱۳۷۸
  • سیب سرخ حوا، ۱۳۷۸
  • دست‌های آلوده، ۱۳۷۸
  • روزگار جوانی، ۱۳۷۷

 


 

بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان آموخت.
او تا به حال پنج بار برای بازی در نمایش‌های زیر از جشنواره تئاتر فجر برنده جایزه شده است:
جایزه اول: رژیستورها نمی‌میرند - یک دقیقه سکوت
جایزه دوم: پائیز - همان همیشگی
جایزه سوم: رقص کاغذپاره‌ها
تقدیر: شب‌های آوینیون
بازی در سینما را در سال 1380 و با بازی در فیلم نان و عشق و موتور 1000 آغاز کرد و با بازی در فیلم قارچ سمی ادامه داد.
بازی او در مجموعه بدون شرح،‌ اولین حضور او در تلویزیون بود. زوج او و فتحعلی اویسی در دو مجموعه بدون شرح و کمربندها را ببندیم با استقبال فراوان مخاطبین مواجه شد.

نان و عشق و موتور 1000 (ابوالحسن داودی - 1380)
قارچ سمی (رسول ملاقلی پور - 1380)
بدون شرح (مجموعه - مهدی مظلومی - 1381)
جنایت (محمدعلی سجادی - 1381)
من یک مستأجرم (مجموعه - پریسا بخت آور - 1382)
تردست (محمدعلی سجادی - 1383)
کمربندها را ببندیم (مجموعه - مهدی مظلومی - 1383)

 

 

 

 

 

اشکان خطیبی متولد 19 مهر 1358 (11 اکتبر 1979) بازیگر ایرانی ، کارگردان تئاتر ، خواننده و آهنگساز می باشد. او کارشناسی تئاتر از دانشگاه آزاد , دانشگاه هنر و معماری دارد. در سال 79 یک گروه موسیقی راک ایرانی به نام اپولو داشته است که راک ایرانی می زدند اما به قول خودش بعدا همه شان جدا شدند و رفتند سمت زندگی خودشان. وی پیانو، گیتار و گاهی هم ساز دهنی می زند. از کارهای او می توان به همسفر، این راهش نیست، آخرین گناه، از نفس افتاده و … اشاره کرد.

 

 

 

 


 

 

ارسلان قاسمی متولد اول خرداد 1374 است ودوخواهر دارد و خودش فرزند سوم خانواده است . پسری فوق العاده متین و مودب و باشرم وحیاست. در سریال در چشم باد بازی کرده .آن زمان هفت ساله بوده ومیگوید با معرفی خانم بهاره رهنما به آقای جعفری جوزانی وارد عرصه بازیگری شده است.

 

فیلم اول او که در بخش مسابقه سینمایی ایران قرار دارد (جعبه موسیقی) نام دارد که بازیگرانی همچون رامبد جوان و نیکی کریمی در آن حضور دارند و فیلم دوم او با نام «خاطرات فردا» در بخش جنبی جشنواره پذیرفته شده. او در فیلمهای «در چشم باد ـ حضرت یوسف(ع) ـ صد و یک راه برای ذله کردن پدر و مادرها ـ به نام خاک سرد ـ شام عروسی ـ قصه‌های من و پولی ـ تاکسی نارنجی» و چند تئاتر به ایفای نقش پرداخته است.

 

 

 

ابوالفضل پورعرب بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون، در سال 1340 در شهر تهران به دنیا آمد.

 

وی فارغ التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشسرای هنر است و فعالیت در تئاتر را از سال 1359 آغاز کرد و نخستین‌بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد.

وی در سال 1369 با بازی در فیلم «عروس» به شکل حرفه‌ای وارد سينماشد و به عنوان چهره اول فیلم‌های دهه ۷۰ نقش‌های زیادی بازی کرد.

در کارنامه هنری وی کارگردانی تئاتر و دستیارکارگردان فیلم و حضور در سریال‌های تلویزیونی به چشم می‌خورد.

وی دستیار کارگردان فیلم «دزد و نویسنده» ساخته کاظم معصومی و کارگردان خسیس مولیر در تالار وحدت (تالار رودکی) (۱۳۸۲) بوده است.

ابوالفضل پورعرب به خاطر بازی در فیلم "عروس" در جشنواره نهم  خوش درخشید و در جشنواره پیونگ یانگ (1373) جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت.

او در سال 1375 و در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "مردی شبیه باران" جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.

او سه بار در مجموعه‌های تلویزیونی تنهاترین سردار (1376)، مسافر (1379) و عروس (1382) بازی کرده است.


افتخارات سینمایی ابوالفضل پورعرب:

  • کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در نهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "عروس" - 1369
  • کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "نرگس" - 1370
  • بهترین بازیگر مرد، فیلم عروس، جشنواره بین‌المللی فیلم پیونگ یانگ (۱۳۷۳)
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "مردی شبیه باران" - 1375 

برخی از آثار هنری ابوالفضل پورعرب:

  • قربانی (رسول صدرعاملی، ۱۳۷۰)
  • نرگس (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۰)
  • آواز تهران (کامران قدکچیان، ۱۳۷۰)
  • رابطه پنهانی (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۷۱)
  • مهاجران (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۱)
  • سوء ظن (کاظم معصومی، ۱۳۷۱)
  • دو روی سکه (محمد متوسلانی، ۱۳۷۱)
  • نیش (همایون اسعدیان، ۱۳۷۲)
  • چهره (سیروس الوند، ۱۳۷۳)
  • بهشت پنهان (کامران قدکچیان، ۱۳۷۳)
  • در کمال خونسردی (سیامک شایقی، ۱۳۷۳)
  • بی‌قرار (مجید قاری‌زاده، ۱۳۷۳)
  • مرضیه (اسفندیار شهیدی، ۱۳۷۳)
  • مردی شبیه باران (سعید سهیلی، ۱۳۷۵)
  • قاصدک (قاسم جعفری، ۱۳۷۵)
  • حماسه قهرمانان (جمشید حیدری،۱۳۷۶)
  • غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶)
  • باد و شقایق (سیدضیاءالدین دری، ۱۳۷۷)
  • جوانی (مجید قاری‌زاده، ۱۳۷۷)
  • مردی از جنس بلور (سعید سهیلی، ۱۳۷۷)
  • عشق کافی نیست (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۷)
  • معصوم (داود توحیدپرست، ۱۳۷۷)
  • دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)
  • رقص شیطان (اسماعیل براری، ۱۳۷۸)
  • زندانی ۷۰۷ (حبیب الله بهمنی، ۱۳۷۸)
  • تو را دوست دارم (عبدالله باکیده، ۱۳۷۹)
  • همسر دلخواه من (افشین شرکت، ۱۳۷۹)
  • تیک (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۸۰)
  • چند می‌گیری گریه کنی (شاهد احمدلو، ۱۳۸۴)
  • مجنون لیلی (قاسم جعفری، ۱۳۸۶)
  • سربلند (سعید تهرانی، ۱۳۸۶)
  • زمهریر (علی روئین‌تن، ۱۳۸۹)


 

آثار تلویزیونی ابوالفضل پورعرب:

 

  • زیرزمین، (علیرضا افخمی، ۱۳۸۵)
  • تنهاترین سردار، (مهدی فخیم‌زاده، ۱۳۷۶)
  • مسافر، (سیروس مقدم، ۷۹ - ۱۳۷۸)
  • همراز، (سامان مقدم، ۱۳۸۱ - نویسنده سید سعید رحمانی)
  • عروس، ۱۳۸۲
  • تا غروب، ۱۳۸۴
  • آخرین سرقت ۱۳۸۸
  • وضعیت سفید، (حمید نعمت‌الله ۱۳۹۰)

 

 

 

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه